عمر و عاص در هنگام مرگ
عمر و عاص در هنگام مرگ

 

از عبدالله بن عباس نقل شده كه گفت: در هنگام احتضار عمروعاص به عيادتش رفتم وگفتم كه اي عمرو! تو مي گفتي كه ميخواهم در هنگام مرگ، يكی از مردمان هوشمند را ملاقات كنم و از او پرسش كنم: «چگونه خويش را می يابی؟»؛ اينك مرگ تو فرا رسيده و تو مردی خردمندی! بگو كه چگونه ای؟
عمروعاص گفت: آسمان را ميبينم كه معلق است بر سر من و من در ميان اين هر دو، چنانم كه در چشمۀ سوزان باشم.

در «تاريخ بني اميه» است كه عمروعاص در هنگام مرگ خود مي گفت: چنان است كه كوه «رضوی» را بر گردن من گذاشته اند و در درونم شوك و خار است و مرا از سوراخ سوزن به در مي برند.

(وقايع الايام ؛ حاج شيخ عباس قمی)

يعقوبى مى ‏نويسد: همين كه مرگ عمرو عاص را فرا گرفت، به پسرش گفت: پدر تو دوست داشت كه در جنگ «ذات السلاسل‏» مرده بود، من در امورى دخالت نمودم، نمى ‏دانم چه حجت و دليلى در محاكمه خدا دارم، سپس نظر به اموال و ثروت خود نموده، ديد چقدر فراوان است،گفت: اى كاش ثروت من پشكل شتر بود و اى كاش سى سال قبل از اين مرده بودم. من دنياى معاويه را آباد و مهيا كردم در حاليكه دين خود را باختم، دنيا را مقدم داشتم و آخرت را رها كردم، در طريق رشد و صلاح بودم نابينا شدم تا اجلم فرا رسيد، ...

(تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 222)

حضرت آیت الله العظمی بهجت، همیشه نحوۀ مرگ عمر و عاص را از جهت عبرت برای همه عنوان می کردند. از جمله در  87/2/26 هنگام تشرف شهرداری تهران به خدمت ایشان، در میان سخنان خود فرمودند:

عمروعاص – که ظاهراً در دنیا در ترقّی بود – هنگام مرگ انگشت در دهان داشت؛ حاکی از این که «پشیمانم»! هیچ کس این طوری در پشیمانی نمُرد؛ من نشنیده ام یا به یادم نیست که غیر از او، کسی در حال مرگ انگشت در دهان داشته باشد. کاری نکنید که آخرش پشیمان شوید. [اگر می خواهید چنین کاری کنید] از اولش پشیمان شوید!




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : عمران
تاریخ : دو شنبه 12 مرداد 1394
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: